آزار جنسی در زندان‌های ایران پس از انقلاب بهمن ۵۷، یکی از موضوعات جدی و مورد توجه نهادهای توجه حقوق بشری بوده است. مقایسه این مساله با سیستم شکنجه‌های غیر انسانی در دیگر نقاط جهان می‌تواند به درک بهتر شدت و ابعاد آن کمک کند.

بیانیه کارزاری با عنوان «شاهدان روایت کنند و مردم قضاوت»، روز سه‌شنبه ۱۵ خرداد در صفحه منتسب به نرگس محمدی در اینستاگرام منتشر شد.

این بیانیه تصریح کرد که تجاوز و تعرض جنسی می‌تواند از سوی رژیم‌های سیاسی به عنوان «ابزاری ویران‌گر» برای سرکوب استفاده شوند.

این کارزار همچنین بر «استفاده هولناک» از این ابزار در تاریخ معاصر ایران، از جمله در آزار جنسی زندانیان و بازداشت‌شدگان فاجعه کهریزک و همچنین در دهه ۶۰ خورشیدی تاکید می‌کند.

دهه ۱۳۶۰ خورشیدی

صدها تن از زندانیان سیاسی زن گزارش داده‌اند که در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب و طی دهه ۶۰ در زندان‌ها مورد تجاوز و آزار جنسی قرار گرفته‌اند.

برخی از این گزارش‌ها در این دهه، شامل تجاوز به زندانیان پیش از اعدامشان بوده است.

دهه ۷۰ و ۸۰ خورشیدی

در این دو دهه، گزارش‌ها حاکی از آزار جنسی به‌عنوان ابزار سرکوب و ساکت کردن زندانیان به خصوص پس از آزادی‌های موقت و دایمی است.

زنان و مردان زندانی در این دوره‌ها با تهدید به آزار جنسی مواجه‌اند و تعداد بیشتری از موارد تجاوزهای خشن با اجسام سخت نیز گزارش شده است.

دهه ۱۳۹۰ خورشیدی

در این دوره، گزارش‌های متعددی از آزار جنسی زندانیان سیاسی و فعالان مدنی در ایران منتشر شده است.

در این گزارش‌ها که به دلیل گسترش دسترسی به اینترنت، شفاف‌تر و کامل‌تر از موارد دهه‌های قبل‌اند، به جزییات آزارهای جنسی اعم از آسیب‌های جسمی و روانی اشاره شده است.

در دهه ۹۰ بسیاری از زنان فعال سیاسی و مدنی که در اعتراضات و تجمعات بازداشت شده‌اند، گزارش‌هایی از آزار جنسی در طول بازداشت و بازجویی‌ها ارائه کرده‌اند. این آزارها شامل تهدید به تجاوز، لمس بدن، و استفاده از الفاظ رکیک بوده است.

پس از اعتراضات ۱۴۰۱

در طول اعتراضات سراسری، زنان شرکت‌کننده در تجمع‌ها بارها از سوی نیروهای امنیتی هدف آزار جنسی قرار گرفتند. این آزارها شامل تعرض‌های فیزیکی، کشیدن حجاب و تهدید به تجاوز بود.

گزارش کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل، گزارش عفو بین‌الملل و گزارش جامع سازمان دیده‌بان حقوق بشر از آزارهای سخت جنسی، تعرض و تجاوز به شهروندانی خبر می‌دهند که در اعتراضات پس از کشته شدن مهسا ژینا امینی در شهریور ۱۴۰۱ در نقاط مختلف ایران بازداشت شدند.

از آزار جنسی در زندان‌های ایران پس از بهمن ۵۷، همچون سایر نقاط جهان، به‌عنوان ابزار سرکوب سیاسی و به صورت هدفمند و سیستماتیک استفاده شده است.

تفاوت‌های موجود در واکنش‌ها و مستندسازی این جنایات، ناشی از تفاوت‌های سیاسی، فرهنگی و حقوقی میان ایران و دیگر کشورهاست. در حالی که برخی کشورها پس از دوره‌های استبدادی، اقدام به مستندسازی و محاکمه عاملان این جنایات کرده‌اند، در ایران همچنان موانع جدی برای افشا و پیگیری این موارد وجود دارد.

تلاش‌های بین‌المللی و فشارهای حقوق بشری می‌تواند نقش مهمی در افشای این جنایات و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران و سایر کشورها داشته باشد.

گزارش‌های مشابه از دیگر نقاط جهان:

آرژانتین و شیلی

در دوران دیکتاتوری‌های نظامی آرژانتین و شیلی، آزار جنسی به‌عنوان یکی از ابزارهای شکنجه به‌کار گرفته شد.

این دوران در هر دو کشور آمریکای لاتین با گزارش‌های فراوانی از تجاوز و آزار جنسی زندانیان همراه بود.

پس از بازگشت به دموکراسی، بسیاری از این موارد مستند و محاکمه و برخی از عاملان این جنایات به زندان محکوم شدند.

عراق

در عراق و طی دوره صدام حسین، استفاده از آزار جنسی به‌عنوان ابزار شکنجه در زندان‌ها امری شایع بود.

گزارش‌ها نشان می‌دهند که در آن سال‌ها، زندانیان سیاسی به‌ویژه زنان، هدف تجاوز و سایر اشکال آزار جنسی قرار می‌گرفتند.

پس از سقوط صدام، برخی از این موارد مستند شد اما سیستم قضایی ناکارآمد و ناآرامی‌های پس از جنگ، رسیدگی به این جنایات را دشوار کرد.

چین

در چین به ویژه پس از تظاهرات تیان‌آن‌من گزارش‌هایی از آزار جنسی در زندان‌ها به‌عنوان یکی از ابزارهای شکنجه گزارش شده است.

زندانیان سیاسی و عقیدتی به‌ویژه زنان، هدف این نوع از شکنجه‌ها قرار می‌گیرند.

چین به دلیل سیاست‌های سخت‌گیرانه و کنترلی که بر اطلاعات دارد، گزارش‌های کم‌تری نسبت به سایر کشورها دارد، اما سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی همچنان مواردی را گزارش می‌دهند.

اتحاد جماهیر شوروی

در دوره حکومت استالین در اتحاد جماهیر شوروی سابق، آزار جنسی بخشی از شکنجه‌های اعمال شده بر زندانیان سیاسی در گولاگ‌ها و سایر مراکز بازداشت بود.

این موارد عمدتا به دلیل سرکوب شدید اطلاعات، پس از فروپاشی شوروی آشکار شد.

گزارش‌گری آزار و تجاوز جنسی در زندان‌های ایران

در چهار دهه اخیر در ایران بسیاری از قربانیان به دلیل ترس از انتقام‌جویی و بی‌عدالتی سیستماتیک، از گزارش دادن موارد تعرض و آزار جنسی در زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها خودداری کرده‌اند. در مواردی نیز که شکایت‌های رسمی ثبت شده، عموما به نتیجه نرسیده‌اند یا با بی‌توجهی مقامات مواجه شده‌اند.

بیانیه کارزار همصدایی علیه آزار جنسی از سوی نرگس محمدی نیز به این موارد اشاره کرد: «هیچ‌گاه دیده نشده آمران و عاملان چنین فجایع انسانی در پیشگاه ملت ایران محاکمه شوند.»

در بیانیه کارزار گفته شده مجازات روایتگرانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند افزون بر این‌که بیانگر «نبود استقلال سیستم قضایی» در جمهوری اسلامی است، نشان از اراده برای به سکوت کشاندن همه کسانی دارد که آسیب‌دیدگان و بازماندگان این‌گونه از سرکوب هستند و قطعا تعداد نامعلومی به همین دلیل لب به سخن نگشوده‌اند.

این بیانیه در پایان تاکید کرده است: «ما به روایتگری، دادخواهی و حمایت از آسیب‌دیدگان ادامه خواهیم داد.»

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

جهان‌نما
چشم‌انداز
اقتصاد و بازار
خبر

شنیداری

پادکست‌ها