اسرائیل در روزهای اخیر حملات سنگینی را علیه حزبالله لبنان انجام داده است. در یکی از این حملات، ساختمانی هشتطبقه در بیروت با استفاده از بمبهای سنگرشکن کاملاً تخریب شد. هدف این عملیات، محمد حیدر، فرمانده بخش عملیاتی حزبالله بود.
حیدر از معدود فرماندهان ارشد حزبالله است که هنوز زنده است. این در حالی است که سایر فرماندهان ارشد این گروه، نظیر فؤاد شکر، فرمانده شاخه نظامی حزبالله، ابراهیم عقیل، جانشین وی، و علی کرکی، فرمانده جبهه جنوب، در حملات اخیر اسرائیل کشته شدهاند.
در حال حاضر، محمد حیدر و طلال حمیه، مسئول بخش امنیت خارجی حزبالله، از معدود فرماندهان ارشد باقیمانده این گروه هستند. آمریکا برای بازداشت طلال حمیه جایزهای ۷ میلیون دلاری تعیین کرده است. تصاویر او در کنار فؤاد شکر که چهار ماه پیش توسط اسرائیل کشته شد، نشان از جایگاه بالای او در ساختار حزبالله دارد.
کشته شدن تعداد زیادی از فرماندهان ارشد و حتی رهبران درجهیک حزبالله، همچون حسن نصرالله و هاشم صفیالدین، جانشین او، یک شکست بزرگ برای جمهوری اسلامی محسوب میشود. اما این شکست تنها بخشی از آسیبهایی است که جمهوری اسلامی در ماههای اخیر از اسرائیل متحمل شده است. عملکرد اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، بهعنوان مسئول اصلی این شکستها، در مرکز انتقادات قرار دارد.
تحلیلگران معتقدند که اشتباهات استراتژیک قاآنی، هم برای گروههای نیابتی جمهوری اسلامی و هم برای خود نظام، فاجعهبار بوده است. او تصور میکرد که حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میتواند ضربهای مهم به این کشور وارد کند و موقعیت خود را نزد رهبری جمهوری اسلامی تقویت کند اما محاسبات او بهشدت اشتباه بود.
قاآنی تصور میکرد که حماس پس از حمله به اسرائیل میتواند گروگانهایی بگیرد و اسرائیل نیز همانند حملات گذشته، پس از چند هفته بمباران نوار غزه، وارد مذاکره برای آتشبس شود. این محاسبات اشتباه، یادآور تبادل گلعاد شالیط، سرباز اسرائیلی، با بیش از هزار زندانی فلسطینی در سال ۲۰۱۱ است اما شرایط این بار متفاوت بود. اسرائیل نهتنها رهبران و فرماندهان ارشد حماس، همچون اسماعیل هنیه، یحیی سنوار و صالح العاروی را از بین برد، بلکه تیپها و گردانهای نظامی این گروه را تا مرز نابودی پیش برد و دولت حماس در غزه را منهدم کرد.
تضعیف حزبالله و شکست محاسبات خامنهای و سپاه
جمهوری اسلامی پس از حمله هفتم اکتبر حماس، تلاش کرد حزبالله را نیز وارد درگیری با اسرائیل کند. در ابتدا، حزبالله با شلیک موشکها و راکتهایی به شمال اسرائیل، خوشبینی کاذبی در تهران ایجاد کرد. علی خامنهای و فرماندهان سپاه معتقد بودند که حزبالله با در اختیار داشتن بیش از ۱۵۰ هزار موشک، میتواند اسرائیل را دچار بحران کند اما اسرائیل با حملات سنگین، این محاسبات را نیز باطل کرد.
اسرائیل ابتدا هشدار داد که در صورت ادامه حملات، پاسخ سختی به حزبالله خواهد داد. فرماندهان حزبالله و سپاه، با اعتماد به برآوردهای خامنهای، این هشدارها را جدی نگرفتند اما اسرائیل با اقداماتی بیسابقه، از جمله انفجار پیجرها و کشته و مجروح کردن گسترده اعضای حزبالله نشان داد که توانایی مدیریت این تهدیدات را دارد. نیروی هوایی اسرائیل با استفاده از بمبهای سنگرشکن، حسن نصرالله و هاشم صفی الدین رییس شاخه نظامی این گروه را هدف قرار داد و آنها را به قتل رساند.
حالا کشتهشدن رهبران ارشد حماس و حزبالله، که مهمترین گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه بودند، جمهوری اسلامی را در شرایط بیسابقهای قرار داده است. جمهوری اسلامی که این گروهها را بهعنوان سپر دفاعی خود میدید، اکنون با مواجهه مستقیم با اسرائیل روبهروست. از سوی دیگر، شکستهای اخیر، همزمان با پیروزی احتمالی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا، جمهوری اسلامی را در موقعیت دشوارتری قرار داده است. بشار اسد نیز از جنگ جمهوری اسلامی و حزبالله با اسرائیل فاصله گرفته و احتمال حمله اسرائیل به حشد شعبی دیگر گروه نیابتی جمهوری اسلامی نیز وجود داد.
شکستهای پیدرپی جمهوری اسلامی در مقابل اسرائیل، نشاندهنده ضعفهای ساختاری در استراتژیهای نظامی و محاسبات اشتباه فرماندهان آن است. عملکرد اسماعیل قاآنی و سایر فرماندهان سپاه، نهتنها گروههای نیابتی جمهوری اسلامی را تضعیف کرده، بلکه موقعیت خود نظام را نیز بهشدت متزلزل کرده است. در حالی که اسرائیل به حملات خود ادامه میدهد، جمهوری اسلامی با چالشهایی جدی در عرصه نظامی و دیپلماتیک روبهروست.